فیلمهای «کتاب قانون» (مازیار میری)، «صدسال به این سالها» (سامان مقدم)، «درباره الی»(اصغر فرهادی) و «آتشکار» (محسن امیریوسفی) نه به دلیل پایین بودن سطح فنی که به علت مشکل پروانه موفق به دریافت مجوز برای حضور در جشنواره فیلم فجر نشدند؛ نکتهای که یکی از اعضای هیئت انتخاب هم به آن اشاره کرد و گفت: متاسفانه برخی از فیلمهای خوب به دلیل مشکل پروانه نمایش از حضور در جشنواره باز ماندند.
«فرزند صبح» و «پاداش» هم به دلیل طولانی شدن مراحل فنی، نامشان از فهرست فیلمهای بخش مسابقه خط خورد. البته احتمال رسیدن این فیلمها به روزهای پایانی جشنواره وجود دارد، هرچند که گفته میشود «پاداش» چندان باب میل مسئولان سینمایی از کار درنیامده است.نکته جالب توجه راه نیافتن فیلم «اخراجیها 2» به بخش مسابقه است. دومین ساخته مسعود دهنمکی که فقط در بخش مسابقه فیلمهای اول و دوم پذیرفته شده، احتمالا مشکل خاصی برای نمایش نداشته و اعضای هیئت انتخاب آن را درحد حضور در بخش مسابقه سینمای ایران ندانستهاند.
آخرین جشنواره فیلم فجر دولت نهم با چنین حواشیای برگزار میشود و البته فیلمهایی هم هستند که میتوانند به فجر بیستوهفتم رونق ببخشند.«تردید»، «عیار14»، «وقتی همه خوابیم»، «صداها»، «بیپولی»، «بیست» و «هفت و پنج دقیقه» فیلمهایی هستند که میتوانند چراغ جشنواره بیستوهفتم را روشن نگاه دارند...
مروری بر فیلمهای حاضر در بخش مسابقه، از سایه سنگین موج معناگرایی مرسوم و مطلوب مدیران سینمایی حکایت دارد. «پای پیاده»، «پستچی سه بار در میزند»، «میزاک»، «شبانهروز»، «پنالتی»، «صندلی خالی» و «حیران» ازجمله این آثار هستند. ضمن اینکه قرار است شاهد الگوی مدنظر مدیران از سینمای فاخر نیز در جشنواره امسال باشیم. «ملک سلیمان» که با بودجهای هنگفت و غیرمتعارف ساخته شده و مورد حمایت دبیر جشنواره هم قرار گرفته، احتمالا همان حلقه مفقودهای است که مدیران سینمایی، فقدانش را در سینمای امروز ایران حس کردهاند.
باید منتظر ماند و دید «ملک سلیمان» تا چه اندازه میتواند انتظارات را برآورده کند. «زادبوم» ساخته ابوالحسن داوودی هم فیلمی است باز نزدیک به یکی دیگر از مفاهیم مورد علاقه مدیران سینمایی. مفهوم سینمای ملی که در چندسال اخیر بارها به اهمیتش تاکید شده، در «زادبوم» حضوری مسلط دارد.
«موش»، «کودک و فرشته»، «پنالتی» و «به کبودی یاس» فیلمهای جنگی یا مرتبط با جنگ جشنواره امسال را تشکیل میدهند؛ سینمایی که درغیبت فیلمسازان شاخصاش باید دلخوش به حضور چهرههای تازه باشد. نکته قابلتوجه درباره فیلمهای جنگی امسال، تجربه پایین حضور سازندگانش در سینماست. باید دید در شرایطی که امثال حاتمیکیا، درویش، برزیده و... رغبتی به ساخت فیلم جنگی نشان نمیدهند، این سینماگران تازهنفس در این حیطه، میتوانند چرخ سینمای دفاع مقدس را همچنان به گردش درآورند یا خیر؟
امسال 2 فیلم مرتبط با سینما هم در جشنواره حضور دارند. «سوپراستار» با مروری بر زندگی یک بازیگر جوان، مضرات شهرت کاذب ستارهها را به نقد میکشد و «وقتی همه خوابیم» با بهتصویر کشیدن مناسبات پشت پرده سینمای ایران، به انتقاد از سرمایهسالاری در سینما میپردازد.
تجربهگرایی و بازیهای فرمی را هم احتمالا باید در فیلمهایی چون «دوزخ، برزخ، بهشت» و «صندلی خالی» جستوجو کنیم. فعالان دیروز فیلم کوتاه، حالا در سینمای حرفهای نیز همچنان به تجربهگرایی ادامه میدهند.
تماشای فیلمی تازه از سازنده «پرده آخر»، حضور دوباره کارگردان «نفس عمیق»، بازگشت خالق «بوتیک» و برپرده افتادن فیلمی دیگر از بهرام بیضایی و این امید که فرزاد موتمن دوباره به عوالم «هفت پرده» و «شبهای روشن» باز گشته است، میتواند شوقبرانگیز باشد.
در غیبت سینمای اجتماعی (بیشتر فیلمهای مطرح امسال تصویر جامعه امروز را بازتاب نمیدهند) امیدواریم که «تردید»، «عیار14»، «وقتی همه خوابیم» و «صداها» انتظاراتی را که از سازندگانشان میرود برآورده کنند. مثل همیشه چشم انتظار پدیدهها هم هستیم؛ فیلمهایی که کسی رویشان حساب چندانی باز نمیکند ولی با درخشش غیرقابل پیشبینی، چشمها را خیره میکنند.
خوشبینی در آغاز هر دوره از جشنواره فیلم فجر، یک عادت قدیمی است... .